تا لحظه مرگ عاشق چند چیز میمونم...پشمک...آبنبات چوبی بزرگ...قاصدک...لیمو ترش...شیرینی برنجی کرمانشاه...و فرفره...
به باباش میگه خداسٍذ...تو برو..اندرومدا برام تُتا چیسپ بیگیره... خنگ :)
تا لحظه مرگ عاشق چند چیز میمونم...پشمک...آبنبات چوبی بزرگ...قاصدک...لیمو ترش...شیرینی برنجی کرمانشاه...و فرفره...
به باباش میگه خداسٍذ...تو برو..اندرومدا برام تُتا چیسپ بیگیره... خنگ :)
هه فک کردی من عض بیکاری صرتان عم بیگیرم نیمیرم درص بخونم.
- امروز یکی از بچه ها ک رفته بود کربلا ، واسه نرگس تربت آورد..توی دستش ک دیدم دلم ریخت...امام حسین من آدم نیستم منو بطلبی? اون هیچی اصن، لیاقت تربتتم ندارم?
- فردا پنجشنبس و هم تا 2 مدرسه ام هم تا 8 شب هم کلاس زبانم... اه اه...
- امروز روی شالم طرح زدم با رنگ :) هوینگ سی دت دتز بیوتیفول بات ای ثینک د کالرز او دت ار افول :/
- چه کار کنم غزل و واسه تولدش خوشال کنم عاغا?
- توی مدرسه، پشت سریم اسمش ریحانست...خیلی قد بلنده و زورش زیاده...بهش گفتم کتفم و ماساژ بدهD: داشت خیلی آروم و عادمانه ماساژ میداد بعد یوهو استخوان ستون فقراتمو فشار داد... منم یه عربده ای کشیدم سر کلاس :/
- امروز موهامو بافته بودم ریحانه تل بافتشو داده بود بزنم سرم.. دستم جا موند و موند رو سرم :/ تصور کنید یه دختر تو ماشین نشسته شیشه رو تا خرخره کشیده پایین.. دستاش رنگیه...داره با آهنگ پازل عچخ میکنه..لباس داغان مدرسه تنشه..بعد سمت راست سرش زیر مقنعش یه چیزی ورقلمبیدس :/ و عان چیذی نیصط جذ گل یک طل بافطنی :||| آنگاه حالتان ازش بهم نمی خورد?
امروز داشتم به بچه ها املا می گفتم..اشتباهی "درجه" رو گفتم "درچه"....
یه کندذهنی عم نوشت درچه ، 19 شد :/ خاک بر سر :/
یکی اینجا عکس تو را قاب گرفته، لبخندت را نشان عالم میدهد...
"از رمانی که مینویسمًش..."
اه😒
من میخام با این آهنگ جدیده ی مازیار فلاحی ازدباج کنم.
- توی خیابون پر بود از کیسای مناسب ازدباج.. منم خواستم خیلی باوقار از ماشین پیاده شم، عد پام گیر کرد ب قفل فرمون.. هیچی دگ از ماشین پرت شدم کف اسفالت :|
- راجب امتاحانای مخزرف امروز..دفاعی ک اصن نیومد امتحان بگیره..ریاضی و بد ندادم. زبان تنها بیست کلاس بودم D: مطالعات هم چون ب ریحانه تقلب رسوندم اشخال بهم داد 19... عاغا خو از ریحانه عم باید کم میکردی..من تقلب رسوندم نگرفتم ک...امر خیر کردم امر خیر..
میدترم زبان موسسه رم گند زدم...93.5 :/ عین هغم نیصط..
- عاغا راستی سوژه عم شدیم رادیو بلاگیها... وژداناً حال ندارم لینک بذارم.
- پیرو پیرامون پست قبل، زر زدم :/
- امروز اولین جلسه کلاسا بود. من کلا از طفولیت علاقه شدیدی ب کلاس تقویتی داشتم. زین رو با ذوق رفتم . معلم ریاضیش که از لحاظ درسی خیلی خوب بود البته بهمون میگفت کند ذهن :/ بعد ی سوال پرسید سخت بود . من کامل بلد نبودمش بعد دبیره هی میگفت دخترا ترسوعن و اینا. منم دستم و گرفتم بالا برم سواله رو حل کنم ولی بهش گفتم میشه تا جایی ک بلدم بیام حل کنم? گفت اشکال نداره بیا کمکت میکنم. منم رفتم و اینا. بعد تازه نصفشم اشتباه حل کردم. بعد کلی اذیتم کرد بیشوعور. بعد تازه بهم گفت خیلی زود احساساتی میشی میپری میای وسط :/ خا داداچ من نمیام وسط برقصم ک میام تست حل کنم ایش. بعد چندتا سوتی دیگه دادم بعد کلا پوکر گفت تو حرف نزن کلا :|
- واعی خدای من دبیرفیزیکش خیلی باحاله. دندون نداره پیره. بعد ک میخنده شبیه نی نیا میشه عزیزززززم :**************
- کی حال داره بره کلاس زبان? دشمن :/
- خیرسرمون پنجشمبس 😒
- برگشتنی با چه مشقتی خودم اومدم خونه .. بعد نگو بابام اومده بود دنبالمپرتیدزتسدساگ.
- ژوووووون 2_1 :***********
- واعی عاغا آهنگ جدیده مازیار فلاحی کیلی کیلی کوبه:)
اینجا برام بی معنی شده.
شاید اینو حذف کنم. یکی جدید بزنم.
شاید این بمونه ولی دیگه سراغش نیام.
شاید هم آندرومدا خل شده باز.
- دلیلش هم شکست عشقی نیست دوزدان :) لوس بازی نیز :) فقط وی دیگه مثل قبل عرضه نوشتن "مغز مشغولی " هاشو نداره. همین و ضد تا چیز دیگه.
بای گایز :*
از من بشنوید هیچوقت واسه چیزی اشتیاق و ذوق بیش از حد نداشته باشید. چیزی که واسه آندرومدا محاله.
- خودش زر میزنه عمل نمی کنه :')
از معیارهای من برای ازدباج =)
« امروز کلاس زبان امتحان wordskill داریم و منم قراره نمیدونسته باشم و وقتی معلم گفت میخام امتحان بگیرم، بگم هیییییییییییییییع من نمیدوووووونستممممم تیییییچرررررررر :] »
«پست بعدی با اچ تی سی خوژملم :* »
چِرا کع غرارع حوعاویِ اَظیذَمو با عِچ طی صی داداشم اَوَذ کنم :)) هوم :)))
.
پ.ن: ازمون رغبت و توانایی برای انتخاب رشته، 3 ساعت طول کشید :||
من : اه مامان هی اون چراغه رو روشن میکنی صاف میره تو چش من.
مامان بسیار مهربانم : حالا تویی که خوابی چشات مث چشای شتر بازه :-X
<3
کاش آدم یکیو داشته باشه وقتایی که خفن غلط میکنه، بزنه پس کله عادم :)
- عزیزجون برات از مشهد چی سوغاتی اورد؟
+ سوخاتی O:]
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
*
- ببین این دکمه هه رو بزنی میگه "بای بای".
(دکمه رو میزنه)
+ نه میگه "مای مای"
- نچ میگه "بای بای"
+ نِخوام...میگه "مای مای"
مثلا اینکه هندزفری رو بچپونی تو گوشت و بی توجه به هشدار همیشه مزخرف گوشیت ولومو تا ته بدی بالا و به فلانم طور بیخیال تموم سرزنشایی که بخاطر کارایی که نه بلدی و نه میخوای انجامشون بدی باشی, و تو دلت اون آشغالی که عربده کشیدن رو اختراع کرد به فحش ببندی.
وی اهل فیلم دیدن نبود و وقتی خز یک فیلم در می آمد آن را مشاهده مینمویید.
عاغا من ژدیدا میخاسدم با اون یاروعه رل بزنم که پرستار ویل ترینر بود :|| عاشخال رفت کارنو برسونه هتل :| لیاقت ندارن ک :|
- با چه مشقتی فیلم دیدم!! زیرنویسلش کاملا طور برعکس بود!! الثم یروجنیا :|| "از چپ بخونید :/ "
~ وای عاغا نگفتم چیشد؟ :| بابای غزل فالوم کرده :|| منم نمیدونستم :| زین درحال ضبط موزیک ویدیوی جدیدشه..موهاشو سبز کرده :/ عکسشو گزاشتم استوری اینستا, بعد نوشتم همسرم چرا بدون هماهنگی و مشورت با من موهاتو سبز کردی؟ :|| هیچی دگ بابای غزل فالوم کرده بود ://
- چقد داغون شدم از این چندروز که برگشتیم. کارای سختی در پیشه که آندرومدا مجبوره انجامشون بده. کی از اجبار خوشش میاد؟ دششششمن. اوف. راحت بگم حال این چندماه آینده رو ندارم.
- ارواح عمه ام میخواستم شیمی رو امروز تموم کنم. ولی خب...حسش نیس.
- روزانه نوشتن به مغزم اکسیژن میرسوند. دیگه انگار همه چی مسخره شده و تموم خوشحالیام خلاصه میشه به فوقش یه اتفاق خوش تو یه هفته. آندرومدا دلش اتفاقای شیرین میخواد. آندرومدا دلش قبلنو میخواد. اون موقع که زارت زارت خوشال بود. توی مدرسه, پیش غزل همیشه پوکر, پیش ریحانه زورگو, پیش نرگس لجباز, پیش کریم ابروخفن, پیش ستایش بی شربیت, همه چی خوبه؛ از خنده ضعف میرم, ستایش بی شربیت عم هی انگشت میکند عندرون چال لپم :|| ...خونه که میرم همه چی بهم حمله میکنه. _ شایدم من اینطور فکر میکنم... شایدم من اشتباه اینطور فکر میکنم...
~ ایمان دارم که میگذره.
| و بر خداوند توکّل کن و همین بس که خداوند وکیل و نگهبان تو است.|
|وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا|
فقط من احساس میکنم این خط چش کشیده یا شمام چنین می اندیشید؟:~.~
یه خط چش نامحسوسی کشیده بیشور...
"عض مجموعع عصراط شیمی خوندن ~.~ "
غزل را متحول کنید که درس بخواند، بهش برنامه بدهید دو فصل اول ریاضی و کل زمین شناسی را بخواند، تز بدهید که فردا برایش نمونه سواب ببرید، بعد تازشم برایش زر فلسفی بزنید
.
.
.
.
.
بعد خودتان در اونترنت ول بچرخید. خا؟
چهارده روزه نت نداشتم. هندزفری نداشتم. چهارده روزه فقط مرغ و برنج خوردم. چهارده روزه توی حیاط رفتم دستشویی:|چهارده روزه آهنگ دانلود نکردم. چهارده روزه هیچ قبرستونی نرفتم. چهارده روزه بهش سلام میکنم جواب نمیده عاچغال.چهارده روزه سیزده بدر نرفتم.چهارده روزه مدرسه نرفتم.
به ولله من زن زندگیم :|