- تف به اچ تی سی و خاندان وی. علی الخصوص قسمت نوتش.. سه ساعت پارت رمانمو تایپ کردم بعد از پنج سال فهمیدم کاملا اچتباه زدم =/ ینی اصنا =/ یهو این شکلی میشد وسط تایپ: +jssbjsbko?+%(_9
:؟!
- امروز واسه اولین بار توی عمرم با شعف خاصی از خواب بیدار شدم و با تعجب دنبال دلیلش می گشتم که بابام گفت بخاطر هواست =/
- عرررررررررررربده فردا مدرسه مون اردو گذاشته از صب تا بعد از ظهر... ولی من نیمیرم و بجاش میرم نمایشگاه کتاب عرررررررررربده ژوووووون ژووووون
- عرض کردم که دو هفتس جسماً داغونم :/ بعد دو هفته ملت خبر دار شدن زنگ زدن ببینم مردم یا زندم :/ مرسی اه ترینن :/
- با بابام قراره برم نمایشگاه...نکته 1) سلیقه هامون اصلا بهم نمیخوره... من ادبیات استانی... بابام نقشه های گیتاشناسی و اطلس :/ نکته2) تُن صدای بابام یه کم خیلی بلنده :||
- خدا جونم امروز از شجاعانه ترین روزای زندگیم بود... یارمی یاورمی باورمی عاشقتم :*
- فردا دومین باریه تو عمرم ک می رم نمایشگاه کتاب.. پولم از قبل خیلی خیلی کمتره :/ با شصت تومن پی پی عم گیرم نمیاد :/ ولی خب امسال قراره کتاب کمک درسی نخرم D:
- بلینیدسحسپیتیدزندتد از ذوق =)